وتوکل علی الحی الذی لا یموت

ساخت وبلاگ
برادر مسلمانم: تو که بنام دوست دختر کسی را در زندگی‌ات داری هدف ات از این کار چیست؟ از آن کار ازدواج کردن به آن دختر است پس این رابطه نامشروع را خاتمه بده و آن را به عقد خود درآور. برادرم : آیا تحمل میکنی که خواهرت دوست پسر داشته باشد؟ اگر نه، پس تو چطور جرات میکنی که خواهر کسی را دوست دختر انتخاب کنی؟ اگر خواهر نداری، مادرت را فکر کن، اگر نمیتوانی تحمل کنی که مادرت چنین کاری کند پس تو با خواهر و مادر کسی چنین کاری نکن. همین لحظه درباره سخنان من منطقی فکر کن که من راست می‌گویم یا اشتباه خودت آزادنه تصمیم بگیر....... خواهر مسلمانم : ای خواهر مسلمانم تو که بنام دوست پسر کسی را در زندگی داری.... خواهر مسلمانم تو که تمام روز همراه یک نامحرم مسج بازی میکنی و آزادانه سخن می‌گویی، این کار را نکن. خواهر مسلمانم تو برای یک مرد آفریده شده‌ای، نه به صدها نفر که هر کدام چند روزی به نام محبت و دوستت دارم تورا فریب دهد و از تو استفاده کند. خواهر مسلمانم من و تو مسلمان هستیم اگر هزاران سال زندگی کنیم آخرش مرگ است و نزد خدا جوابگو خواهیم بود و ذره ذره از ما پرسان می‌شود. دوست پسر و یا دوست دختر داشتن حرام قطعی است و این کارها ما را از خدا دور می‌سازد و باعث تباهی دنیا و آخرت ما می‌گردد. خود را بازیچه مانند گودی نسازید که هر پسر همراه شما ساعت خود را تیر کند. شما زن هستید که الله تعالی بنام شما یک سوره را در قرآن کریم نامگذاری کرده. اگر آن پسر شما را واقعا دوست دارد به او اجازه ندهید شما را لمس کند، همراه شما بازی کند به او بگوید بیا باهم نامزاد شویم تا بر یکدیگر حلال شویم... خداوند بی نیاز به همه ما می‌فرماید: ((ومن ایاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجآ لتسکنوا الیها وجعل بینکم موده ورحمته ان فی ذلیک لایات لقوم ینکفرون)) روم 21 یعنی: و از نشانه‌های او این‌که همسرانی از جنس خودتان برای شما آفریده تا در کنارشان آرامش یابید و در میانشان مودت و رحمت قرار داد و در این نشانه‌هایی است برای گروهی که تفکر می‌کنند. خوب آخرش مرگ است باید همیشه آن لحظه را به یاد داشته باشیم هنگامیکه در قبر گذاشه می‌شویم و همه از ما عبور می‌کنیم و تک تنها باقی می‌مانیم باز در آنصورت نه دوست پسر نه دوست دختر و نه پول و نه دوستان ما باعث نجات ما شده، فقط اعمال نیک و یک مسلمان واقعی بودن در آنصورت باعث تجات ما می‌شود.... یک دیدن به نامحرم می‌تواند که صد سال عبادتت را از بین ببرد.... یک جلوگیری کردن از یک نامحرم می‌تواند که صد سال عبادتت را به درگاه خداوند پاک قبول بگرداند... وتوکل علی الحی الذی لا یموت...
ما را در سایت وتوکل علی الحی الذی لا یموت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مجاهد محمدی mojahed بازدید : 260 تاريخ : جمعه 24 بهمن 1393 ساعت: 6:49

یکی از بزرگترین فشارهایی که در زندگی بر انسان می آید این است که شخصی به شما خوبی می کند اما نمی توانی خوبی اش را جبران کنی... چرا که او بی نیاز از مال و ثروت توست، نیازی به جایگاه و مقامت ندارد، محتاج مدح و ستایش تو نیست... بهترین راه این است که بسیار دعایش گویی. وتوکل علی الحی الذی لا یموت...
ما را در سایت وتوکل علی الحی الذی لا یموت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مجاهد محمدی mojahed بازدید : 239 تاريخ : جمعه 24 بهمن 1393 ساعت: 6:47

شخص از پدر و مادری مسلمان متولد می شود و مسلمان شمرده می شود، جوانی میانسالی را می گذراند و پیر می شود و از مسلمانان شمرده می شود، کلمات اسلام بر زبان و قلبش جاری است. اعضای بدنش عبادات و اعمال اسلامی را انجام می دهند و جدایی روح از بدن برایش آسان تر از جدایی از اسلام است و اگر او را به غیر اسلام نسبت بدهی خواهی دید که بر علیه ات بپا می خیزد یا تو را می زند، اما او هیچگاه چیزی از اسلام یاد نگرفت و اصول و عقاید و اخلاق و آداب و اعمالش را نشناخت، و چیزی از معانی قرآن عظیم و احادیث پیامبر صلی الله علیه و سلم را فرا نگرفت، اینچنین شخصی مسلمانی است که اسلام او ارثی است، چون اسلام را همانگونه که نزد خانواده اش یافته گرفته است، و طبعا به دلیل ارثی بودن این اسلام، آن را با تمام چیزهایی که وارد آن شده و از آن نیست دریافت نموده است، مانند عقاید باطل و اعمال مضر و عادات زشت، همه ی اینها نزد او جزو اسلام است و هر کسی که در این موارد با او موافق نباشد نزد او از مسلمانان نیست. این اسلام ارثی اسلام اکثر عوام امت های اسلامی است، به همین دلیل می بینیم با وجود همه ی چیزهایی که وارد اسلام شده از بدعت های اعتقادی و عملی، و با وجود فروگذاشته شدن اخلاق و آداب و احکام اسلامی با نهایت تمسک به آن چنگ زده اند. و راضی به جایگزینی برای آن نیستند، اگر چه بخاطر چنگ زدن به اینچنین اسلامی از سوی دشمنان بلا و خواری ببینند. این اسلام ارثی برای امت های ضعیفی که به آن چنگ زده اند - خصوصا جوامع عربی- شخصیت و زبان و* امور زیادی از اخلاق اسلامی را برایشان حفظ کرده است اخلاقی که اگر با اخلاق دیگر امت ها مقایسه شود بر آنان برتری می یابد. و یکی از این اخلاق ها عفت و پاکدامنی است که سبب حفظ نسل آنها می شود و مشاهده می کنیم در حالی که دیگر جوامع غیر اسلامی از کم شدن نسل شان می نالند نسل امت اسلامی افزایش می یابد. ملت الجزایر در یک سال صد و سی و دو هزار نفر افزایش می یابد و ملت تونس در یک سال پنجاه هزار نفر افزایش می یابد در حالی که برخی از جوامع غیر اسلامی افزایش جمعیت شان متوقف می شود و از کم شدن جمعیت شان می ترسند، و این اتفاق با وجود اهتمام آنها و بی توجهی جوامع اسلامی پیش می آید. اما اینگونه اسلامی ارثی نمی تواند که امت ها را بیدار کند، چون جوامع بیدار نمی شوند مگر بعد از بیداری افکار و بازکردن چشم هایشان، و اسلام ارثی بنایش بر جمود و تقلید است که نه فکری در آن است و نه نگاهی. اما اسلام ذاتی اسلامی است که پایه های اسلام را می فهمد و نیکی های آن را در عقاید و اخلاق و آداب و احکام و اعمالش می شناسد و به اندازه ی توان خود در آیات قرآنی و احادیث نبوی تفقه می کند و همه ی اینها را بر پایه فکر و دید بنا می کند و آنچه را که جزو اسلام می باشد با زیبایی و برهانش، جدا می کند از آنچه که جزو اسلام نیست با دیدن زشتی و بطلان آن. پس زندگی اش زندگی فکر و ایمان و عمل می شود، و محبتش نسبت به اسلام محبتی عقلی و قلبی بر اساس حکم عقل و برهان است چنانکه مقتضای شعور و وجدان اینچنین است. این اسلام ذاتی همان چیزی است که الله تعالی در کلامش ما را به آن دستور داده است مثل این آیه : {قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُمْ بِوَاحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا} {بگو من فقط به شما يك اندرز مى‏ دهم كه دو دو و به تنهايى براى خدا به پا خيزيد سپس بينديشيد} پس تفکر در آیات شنیداری و هستی الله تعالی و بنانمودن سخنان و اعمال و احکام بر اساس فکر و بیداری جوامع، سبب ثمره دادن آنچه که در آسمان ها و زمین است شده و بنای مدنیت و آبادانی را برمی خیزاند. بنابراین دین مان از ما انتظار دارد که مسلمانانی بر اساس اسلام ذاتی باشیم. با چه چیزی به این واجب می رسیم؟ برای این کار فقط یک راه وجود دارد و آن یادگیری است، یک مسلمان مسلمان نمی شود تا زمانی که اسلام را فرابگیرد؛ پس مسلمانان – به صورت فردی و گروهی – مسئولند که هر کس به اندازه ی توانش اسلام را فرابگیرد و آن را به پسران و دختران و مردان و زنان بیاموزد، و مقدار کم آن دارای خیر فراوان است. {وَلَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ}؟ {و قطعا قرآن را براى پندآموزى آسان كرده ايم پس آيا پندگيرنده‏اى هست}؟ وتوکل علی الحی الذی لا یموت...
ما را در سایت وتوکل علی الحی الذی لا یموت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مجاهد محمدی mojahed بازدید : 268 تاريخ : سه شنبه 7 بهمن 1393 ساعت: 20:37

پیرمردتهیدستی زندگی را در فقر و تنگدستی میگذراند و به سختی برای زن و فرزاندانش قوت و غذایی ناچیز فراهم میساخت . از قضا یکروز که به آسیاب رفته بود دهقانی مقداری گندم در دامن لباسش ریخت پیرمرد خوشحال شد و گوشه های دامن را گره زد و به سوی خانه دوید !!!! در همان حال با پرودرگار از مشکلات خود سخن می گفت وبرای گشایش آنها فرج می طلبید و تکرار میکرد : (( ای گشاینده گره های ناگشوده , عنایتی فرما و گره ای از گره های زندگی ما بگشای )) پیرمرد در همین حال بود که ناگهان گره ای از گره هایش باز شد و تمامی گندمها به زمین ریخت !!!!!! او به شدت ناراحت و غمگین شد و رو به خدا کرد و گفت : ..................... من تورا کی گفتم ای یار عزیز کاین گره بگشای و گندم را بریز؟؟!!!! آن گره را چون نیارستی گشود این گره بگشودنت دیگر چه بود ؟؟!!!! .................. پیرمرد بسیار ناراحت نشست تا گندمها را از زمین جمع کند ولی در کمال ناباوری دید دانه های گندم روی ظرفی از طلا ریخته اند !!!!! ...................... مولانا : تو مبین اندر درختی یا به چاه تو مرا بین که منم مفتاح راه وتوکل علی الحی الذی لا یموت...
ما را در سایت وتوکل علی الحی الذی لا یموت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مجاهد محمدی mojahed بازدید : 308 تاريخ : سه شنبه 7 بهمن 1393 ساعت: 6:47

تربیت کودکان وظیفه‌ای است عظیم و مسئولیتی است سترگ که لازم است والدین بسیار جدی به آن فکر کنند و ابزار لازم را برای آن فراهم سازند، به ویژه در این دوران که امواج متلاطم فتنه‌ها از هر سو هجوم آورده‌اند و دین به شدت غریب شده و عوامل فساد آنقدر زیاد شده که باعث شده پدر در برابر کودکان خود مانند چوپانی باشد که گوسفندان خود را در سرزمین گرگ‌های درنده به چرا برده و اگر لحظه‌ای از آنان غفلت ورزد گرگ‌‌ها به آن‌ها حمله برند. آنچه قلب انسان را به درد می‌آورد این است که بسیاری از والدین در مورد تربیت فرزندان خود اهمال می‌کنند و به آن اهمیتی نمی‌دهند؛ نه از کودکان خود محافظت کرده‌اند و نه آنان را بر اساس نیکی و تقوا تربیت می‌کنند. حتی بسیاری از پدران و مادران عامل اصلی گمراهی و فساد فرزندان خود هستند. چرا که آنان را بدون هیچ مراقبت یا نصیحت و ارشادی با انواع کانال‌های ماهواره‌ای و اینترنت و بازی‌های کامپیوتری تنها می‌گذارند. شکی در این نیست که فرزندان، امانتی هستند نزد پدران و مادران، و خداوند از هر مسئولی درباره‌ی مسئولیتی که بر عهده‌ی وی گذاشته سوال خواهد کرد. رسول الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ می‌فرماید: «همه شما چوپانید و همه در برابر رعیت خود مسئولید؛ حاکم مسئول است و درباره‌ی رعیت خود مورد پرسش قرار خواهد گرفت، و مرد مسئول خانواده‌ی خود است درباره‌ی آنان مورد پرسش قرار خواهد گرفت و زن مسئول خانه‌ی همسرش هست و او نیز درباره‌ی رعیت خود پرسیده خواهد شد...».[2] پدران در تربیت فرزندان خود مسئولیت کامل دارند و خداوند آنان را در این باره مورد پرسش قرار خواهد داد. ابن قیم ـ رحمه الله ـ می‌گوید: «الله سبحانه در روز قیامت از پدر درباره‌ی فرزندانش سوال خواهد کرد، پیش از آنکه از فرزند درباره‌ی پدر پرسش کند، زیرا همانطور که پدر بر گردن فرزند حق دارد، فرزند نیز بر گردن پدر دارای حقی است».[3] سپس می‌گوید: «بنابراین، کسی که در آموزش آنچه سودمند است به فرزند خود بی‌توجهی نموده و او را رها کرده، به او بد کرده، و بیشترین فساد فرزندان به سبب پدران و کم توجهی و آموزش ندادن فرایض و سنت‌های دینی توسط آنان است. در کودکی آنان را ضایع کردند و در بزرگی نه برای خود سودمند خواهند بود و نه سودی برای پدران خود خواهند داشت».[4] پدر در خانه‌ی خود مسئول است و در برابر رعیت خود پاسخگو است. مسئولیت فرزندان ـ پسر و دختر ـ و وظیفه‌ی تربیت و راهنمایی آنان را به عهده دارد و مسئول اخلاق و کردارشان است. پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ ما را آگاه نموده که هر کس در تربیت فرزندان خود سهل انگاری کند در حق او فریبکاری روا داشته و جزایش چنین است که بهشت بر او حرام خواهد شد. ایشان می‌فرماید: «بنده‌ای نیست که خداوند مسئولیت گروهی را به او دهد، سپس در حالی بمیرد که در حق آنان فریبکاری نموده مگر آنکه خداوند بهشت را بر وی حرام می‌سازد».[5] یکی از نمونه‌های فریب و کم‌کاری در مسئولیت، تربیت بد آنان با بی‌توجهی و آموزش ندادن اموری است که برای دنیا و آخرت آنان سودمند است، و امر نکردن آنان به معروف و باز نداشتنشان از منکر. بدتر این که برخی از پدران علاوه بر اهمال و سهل انگاری و شانه خالی کردن از تربیت فرزندان، چیزهایی را در اختیار آنان می‌گذارند که باعث گمراهی و فساد عقیده و آلوده شدن اندیشه و ویرانی اخلاق آنان می‌شود، و با رها کردنشان در برابر کانال‌ها و بازی‌های نامناسب، آنان را به دیدن تصاویری عادت می‌دهد که خالی از فحشا و گناهان و جنایت و خون‌ریزی نیست. هدف از تربیت و آموزش کودکان و توجه به آنان، نجات آن‌ها از عذاب خداوند و خشم اوست، و برای این است که در آینده اعضایی سودمند و فعال برای جامعه‌ی خود باشند که با طاعت خداوند و اصلاحگری، به خود و والدین و جامعه‌شان سود رسانند. الله متعال می‌فرماید: يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ عَلَيْهَا مَلَائِكَةٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ لَا يَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ [تحریم: ۶] «ای کسانی که ایمان آورده‌اید خودتان و خانواده‌تان را از آتشی که سوختِ آن مردم و سنگ‌ها است حفظ کنید. بر آن [آتش] فرشتگانی خشن [و] سخت‌گیر هستند که از آنچه الله به آنان دستور داده سرپیچی نمی‌کنند و آنچه را که مامورند انجام می‌دهند». مسئولیت ما در قبال فرزندانمان واقعاً بزرگ است و این امانتی است بس عظیم که بر عهده‌ی ما نهاده شده و بر ما واجب است به درستی آن را رعایت کنیم در تربیت آنان بکوشیم و دستشان را گرفته از مرحله‌ی کودکی و بلوغ عبورشان دهیم... اما گاه انسان هر چه تلاش خود را به کار بندد باز هم نمی‌تواند جلوی همه‌ی درهای فساد را بگیرد، چرا که سرزمین‌ها گسترده‌اند و طبیعت‌ها گوناگون و مردم با هم در رابطه‌اند و انسان ذاتاً موجودی است اجتماعی که با مردم هم‌نشینی می‌کند و این رابطه گریز ناپذیر است. فرزندان ما هم بخشی از این جامعه هستند و با دیگر مردم ـ کوچک و بزرگ ـ در مدرسه و بازار و دیگر جاها، رابطه دارند و چیزهایی را می‌شنوند و می‌بینند که گاه اشتباه یا غیر شرعی است. بنابراین هر چه مربیان غیور و والدین خیرخواه بخواهند جلوی تماشای اینگونه برنامه‌های مسموم را بگیرند نخواهند توانست. وتوکل علی الحی الذی لا یموت...
ما را در سایت وتوکل علی الحی الذی لا یموت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مجاهد محمدی mojahed بازدید : 272 تاريخ : يکشنبه 5 بهمن 1393 ساعت: 15:52

مردی نزد رسول خدا ـ صلی الله علیه وسلم ـ آمد و گفت: من به شدت نیازمندم... از ظاهرش می‌شد به گرسنگی او پی برد... پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ کسی به نزد یکی از همسرانش فرستاد که آیا نزد وی غذایی هست؟ او گفت: قسم به آنکه جانم به دست اوست جز آب چیزی نداریم. سپس به نزد یکی دیگر از همسرانش کس فرستاد که آیا چیزی نزد او هست؟ هر چیزی... نان... خرما... شیر... او نیز مانند دیگری پاسخ داد: قسم به آنکه تو را به حق فرستاد، جز آب چیزی ندارم. به نزد همه‌ی همسرانش فرستاد و همه همان پاسخ را دادند... جز آب چیزی نداشتند. پس روی به یارانش کرد و فرمود: «هر که امشب این را مهمان کند، خداوند او را مورد رحمت خود قرار دهد». اما وضعیت اکثر اصحاب مانند پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ بود؛ اگر برای ظهر غذایی می‌یافتند، برای شام چیزی نمی‌یافتند و اگر برای شام غذا داشتند، برای صبحانه چیزی نداشتند. اصحاب چیزی نگفتند... آن مرد نیز منتظر کسی بود که او را آن شب مهمان کند، چرا که او مهمان پیامبرشان ـ صلی الله علیه وسلم ـ بود. در این هنگام مردی از انصار برخاست و گفت: ای پیامبر خدا، من او را مهمان می‌کنم. سپس آن مرد را با خود به خانه برد. وارد خانه شدند... به همسرش گفت: غذایی داری؟ گفت: نه... جز غذای بچه‌هایمان... در خانه هیچ غذایی نبود جز شام آن شب بچه‌ها... چه بسا این تنها غذایی بود که آن روز می‌خوردند... همان غذا هم باز کم بود. موقعیت سختی بود... اما در همان حال وقت تصمیمی مردانه بود... مرد به همسرش گفت: آن‌ها را مشغول کن تا بخوابند. سپس هنگامی که مهمان‌مان برای غذا نشست برخیز و به بهانه‌ی اینکه داری چراغ را درست می‌کنی آن را خاموش کن و چنان وانمود کن که گویا ما هم داریم غذا می‌خوریم. همین کار را کردند و با مهمانشان در تاریکی نشستند. مرد و زن ادای غذا خوردن در می‌آوردند و مهمانشان غذا می‌خورد! مهمانی به پایان رسید و مهمان رسول خدا ـ صلی الله علیه وسلم ـ سیر از منزل بیرون رفت. هنگام صبح آن انصاری به نزد رسول خدا ـ صلی الله علیه وسلم ـ رفت. همینکه که پیامبر خدا ـ صلی الله علیه وسلم ـ او را دید فرمود: «الله از کاری که دیشب با مهمان خود کردید به شگفت آمد». آری خبر آسمان، حال آنان را به اطلاع پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ رسانده بود. وتوکل علی الحی الذی لا یموت...
ما را در سایت وتوکل علی الحی الذی لا یموت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مجاهد محمدی mojahed بازدید : 293 تاريخ : يکشنبه 5 بهمن 1393 ساعت: 4:21

ﺑﮕﻮ ﺍﻟﺤﻤﺪﻟﻠﻪ ... ﻫﺮ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻭ ﺭﻭﯾﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺫﻫﻨﺖ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ،ﺑﻪ ﺗﻔﺼﯿﻞ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺻﺤﺒﺖ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﻠﯿﻮﻧﻬﺎ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﺎ ﺯﺑﺎﻥ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﺻﺤﺒﺖ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﻭ ﻓﻘﻂ ﺑﻌﻀﯽ ﺍﺯ ﻧﯿﺎﺯﻫﺎﯾﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﻨﺪ ﺑﯿﺎﻥ ﮐﻨﻨﺪ. . ﺑﮕﻮ ﺍﻟﺤﻤﺪﻟﻠﻪ ... ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﻧﻤﺎﺯ ﺑﺮﻣﯿﺨﯿﺰﯼ،ﺳﺮ ﮐﺎﺭ ﻣﯽ ﺭﻭﯼ،ﺩﺭ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﻭ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺭﺍﻩ ﻣﯿﺮﻭﯼ،ﺍﺯ ﺍﺗﺎﻗﯽ ﺑﻪ ﺍﺗﺎﻕ ﺩﯾﮕﺮ ﻣﯿﺮﻭﯼ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﻠﯿﻮﻧﻬﺎ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﻭﯾﻠﭽﺮ ﺣﻤﻞ ﻣﯿﺸﻮﻧﺪ . . ﺑﮕﻮ ﺍﻟﺤﻤﺪﻟﻠﻪ ... ﺻﺪﺍﯼ ﺍﺫﺍﻥ ﺭﺍ ﻣﯿﺸﻨﻮﯼ،ﺗﻼﻭﺕ ﻗﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﻣﯿﺸﻨﻮﯼ،ﺻﺪﺍﯼ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ،ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﻭ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﯿﺸﻨﻮﯼ، ﺻﺪﺍﯼ ﭘﺮﻧﺪﮔﺎﻥ ﻭ ﺗﺮﻧﻢ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻭ ﺻﺪﺍﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﺍ ﻣﯿﺸﻨﻮﯼ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﻠﯿﻮﻧﻬﺎ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﻤﯽ ﺷﻨﻮﻧﺪ . . ﺑﮕﻮ ﺍﻟﺤﻤﺪﻟﻠﻪ ... ﺻﺒﺤﮕﺎﻫﺎﻥ ﭼﺸﻤﻬﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﻣﯿﮕﺸﺎﯾﯽ ﻭ ﺩﻧﯿﺎ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﻧﻮﺭﻫﺎ ﻭ ﻧﮕﻬﺎﯾﺶ ﻣﯿﺒﯿﻨﯽ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﻠﯿﻮﻧﻬﺎ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﭼﺸﻤﻬﺎﯾﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮔﺸﺎﯾﻨﺪ ﺍﻣﺎ ﭼﯿﺰﯼ ﺟﺰ ﺗﺎﺭﯾﮑﯽ ﻧﻤﯽ ﺑﯿﻨﻨﺪ . . پس همیشه بگو الحمدلله... وتوکل علی الحی الذی لا یموت...
ما را در سایت وتوکل علی الحی الذی لا یموت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مجاهد محمدی mojahed بازدید : 372 تاريخ : شنبه 4 بهمن 1393 ساعت: 17:08

ﻭﺻﯿﺖ ﺣﮑﯿﻤﯽ ﺑﻪ ﻓﺮﺯﻧﺪﺵ ﺩﺭ ﺁﺧﺮ ﻋﻤﺮ : ﻓﺮﺯﻧﺪﻡ ﻣﻦ ﺩﺭ ﻋﻤﺮ ﻃﻮﻻﻧﯽ ﺍﻡ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺧﻮﺷﯽ ﻫﺎ ﺩﯾﺪﻩ ﺍﻡ ﺍﻣﺎ ﺧﻮﺷﺘﺮﺍﺯ ﻋﺎﻓﯿﺖ ﻭﺗﻨﺪﺭﺳﺘﯽ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﻧﺪﯾﺪﻩ ﺍﻡ .. ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺗﻠﺨﯽ ﻫﺎ ﻭﻣﺮﺍﺭﺗﻬﺎ ﭼﺸﯿﺪﻩ ﺍﻡ ﺍﻣﺎ ﻫﯿﭻ ﻣﺮﺍﺭﺗﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻓﻘﺮﻭ ﻣﺤﺘﺎﺝ ﺷﺪﻥ ﺑﻪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﻧﯿﺎﻓﺘﻪ ﺍﻡ .. ﺑﺴﯿﺎﺭ ﭼﯿﺰﻫﺎﯼ ﺳﻨﮕﯿﻨﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺁﻫﻦ ﺁﻻﺕ ﺣﻤﻞ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻡ ﺍﻣﺎ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰﯼ ﺳﻨﮕﯿﻦ ﺗﺮ ﺍﺯ ﻗﺮﺽ ﻭ ﻭﺍﻡ ﻧﺪﯾﺪﻩ ﺍﻡ ... ﺩﺭ ﺑﯿﺎﺑﺎﻥ ﻫﺎ ﻭﮐﻮﻫﺴﺘﺎﻧﻬﺎ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺍﺯﭼﯿﺰﻫﺎ ﻭﺣﺸﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻡ ﺍﻣﺎ ﻭﺣﺸﺘﻨﺎﮐﺘﺮ ﺍﺯ ﺩﻭﺳﺖ ﺑﺪ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﻧﯿﺎﻓﺘﻪ ﺍﻡ .. ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺛﺮﻭﺗﻤﻨﺪﺍﻥ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻩ ﺍﻡ ﻭﻟﯽ ﺛﺮﻭﺗﻨﺪﺗﺮ ﺍﺯ ﺷﺨﺺ ﻗﺎﻧﻊ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﻧﺪﯾﺪﻩ ﺍﻡ .. ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺩﺷﻤﻨﺎﻥ ﺭﺍﺩﯾﺪﻩ ﺍﻡ ﮐﻪ ﺑﺎﻣﻦ ﺩﺷﻤﻨﯽ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﺍﻣﺎﺩﺷﻤﻨﯽ ، ﺩﺷﻤﻦ ﺗﺮ ﺍﺯ ﻧﻔﺲ ﺟﺎﻫﻞ ﺧﻮﺩﻡ ﻧﺪﯾﺪﻩ ﺍﻡ .. ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻟﺒﺎﺳﻬﺎﯼ ﺯﯾﺒﺎ ﻭﻓﺎﺧﺮ ﭘﻮﺷﯿﺪﻩ ﺍﻡ ﺍﻣﺎ ﺯﯾﺒﺎﺗﺮ ﺍﺯ ﺗﻘﻮﺍ ﻟﺒﺎﺳﯽ ﺭﺍﻧﭙﻮﺷﯿﺪﻩ ﺍﻡ وتوکل علی الحی الذی لا یموت...
ما را در سایت وتوکل علی الحی الذی لا یموت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مجاهد محمدی mojahed بازدید : 283 تاريخ : چهارشنبه 1 بهمن 1393 ساعت: 17:05

از آتشی که نمى سوزاند "ابراهیم " را و دریایى که غرق نمی کند " موسى " را نهنگی که نمیخورد "یونس"را کودکی که مادرش او را به دست موجهاى " نیل " میسپارد تا برسد به خانه ی تشنه به خونش دیگری را برادرانش به چاه مى اندازند اما سر از خانه ی عزیز مصر درمی آورد آیا هنوز هم نیاموختی ؟! که اگر همه ی عالم قصد ضرر رساندن به تو را داشته باشند و خدا نخواهد ، " نمی توانند " پس به " تدبیرش " اعتماد کن به " حکمتش " دل بسپار به او " توکل " کن و به سمت او " قدمی بردار " وتوکل علی الحی الذی لا یموت...
ما را در سایت وتوکل علی الحی الذی لا یموت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مجاهد محمدی mojahed بازدید : 264 تاريخ : چهارشنبه 1 بهمن 1393 ساعت: 17:03

ﭼﺮﺍ ﺩﺭ ﺩﻧﻴﺎ ﻋﺪﺍﻟﺘﻲ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺳﯿﺎﻩ ﺑﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺳﻔﯿﺪ؟ ﻳﻚ ﻧﻔﺮ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭ ﻳﻚ ﻧﻔﺮ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻓﻘﻴﺮ؟ ) ﺟﻮﺍﺏ ( ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺗﺒﺎﺭﮎ ﻭ ﺗﻌﺎﻟﻲ ﻋﺎﺩﻝ ﺍﺳﺖ . ﺍﻣﺎ ﺑﺎﻳﺪ ﺩﺍﻧﺴﺖ ﮐﻪ ﻻﺯﻣﻪ ﻱ ﻋﺪﻝ ﺍﻟﻬﻲ ﺍﻳﻦ ﻧﻴﺴﺖ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻳﮏ ﻭﺿﻌﻴﺖ ﻣﺸﺎﺑﻪ ﺧﻠﻖ ﻧﻤﺎﻳﺪ ! ﺑﻠﮑﻪ ﻋﺪﻝ ﺍﻟﻬﻲ ﺁﻧﺴﺖ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺍﻭﺿﺎﻉ ﻭ ﺷﺮﺍﻳﻂ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺧﻠﻖ ﻧﻤﻮﺩ، ﻣﺴﺌﻮﻟﻴﺖ ﭘﺬﻳﺮﻱ ﺁﻧﻬﺎ ﺩﺭ ﺩﻧﻴﺎ ﻭ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﻫﻲ ﺁﻧﻬﺎ ﺩﺭ ﺁﺧﺮﺕ ﻧﻴﺰ ﺩﺭ ﭘﻲ ﺷﺮﺍﻳﻂ ﺷﺎﻥ ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ ﺑﺎﺷﺪ. ﻳﻌﻨﻲ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﮐﺴﻲ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻣﺜﻼ ﻣﻌﻠﻮﻝ ﮐﺮﺩﻩ ﺩﺭ ﺩﻧﻴﺎ ﺑﻪ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻫﺮ ﮐﺎﺭﻱ ﻣﻠﮑﻒ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﻭ ﺩﺭ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﻧﻴﺰ ﺑﺎﺯﺧﻮﺍﺳﺖ ﻧﮑﻨﺪ ! ﻭ ﻣﺎ ﺍﻳﻦ ﺍﻣﺮ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺷﺮﻉ ﻣﻲ ﺑﻴﻨﻴﻢ؛ ﻳﻌﻨﻲ ﺷﺨﺼﻲ ﮐﻪ ﺛﺮﻭﺗﻤﻨﺪ ﺍﺳﺖ ﻣﻄﻤﺌﻨﺎ ﺍﺯ ﺷﺨﺼﻲ ﮐﻪ ﻓﻘﻴﺮ ﺍﺳﺖ ﻣﺴﺌﻮﻟﻴﺖ ﺑﻴﺸﺘﺮﻱ ﻧﻴﺰ ﺑﺮﮔﺮﺩﻥ ﺩﺍﺭﺩ، ﻭ ﮐﺴﻲ ﮐﻪ ﻋﻠﻢ ﺩﺍﺭﺩ ﺑﺎ ﮐﺴﻲ ﮐﻪ ﻋﻠﻢ ﺍﻧﺪﮎ ﺩﺍﺭﺩ ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﻟﻠﻪ ﺗﻌﺎﻟﻲ ﺍﺯ ﺷﺨﺺ ﻋﺎﻟﻢ ﺗﺮ ﺑﺎﺯﺧﻮﺍﺳﺖ ﺑﻴﺸﺘﺮﻱ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﮐﺮﺩ . ﻭ ﻫﻤﻴﻨﻄﻮﺭ ﮐﺴﻲ ﮐﻪ ﺳﺎﻟﻢ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﻧﺴﺒﺖ ﻣﻌﻠﻮﻝ ﻫﻢ ﺩﺭ ﺩﻧﻴﺎ ﻭ ﺩﺭ ﺁﺧﺮﺕ ﻣﺴﺌﻮﻟﻴﺘﺶ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻫﻤﻪ ﻱ ﺍﻳﻨﻬﺎ ﺑﻪ ﺩﻟﻴﻞ ﻭﺟﻮﺩ ﺁﺯﻣﺎﻳﺶ ﺑﻴﻦ ﺧﻼﻳﻖ ﺍﺳﺖ . ﺍﻟﻠﻪ ﺗﻌﺎﻟﻲ ﺩﺭ ﻗﺮﺁﻥ ﻣﻲ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ: » ﻳَﺎ ﺃَﻳُّﻬَﺎ ﺍﻟﻨَّﺎﺱُ ﺇِﻧَّﺎ ﺧَﻠَﻘْﻨَﺎﻛُﻢ ﻣِّﻦ ﺫَﻛَﺮٍ ﻭَﺃُﻧﺜَﻰ ﻭَﺟَﻌَﻠْﻨَﺎﻛُﻢْ ﺷُﻌُﻮﺑًﺎ ﻭَﻗَﺒَﺎﺋِﻞَ ﻟِﺘَﻌَﺎﺭَﻓُﻮﺍ ﺇِﻥَّ ﺃَﻛْﺮَﻣَﻜُﻢْ ﻋِﻨﺪَ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﺃَﺗْﻘَﺎﻛُﻢْ ﺇِﻥَّ ﺍﻟﻠَّﻪَ ﻋَﻠِﻴﻢٌ ﺧَﺒِﻴﺮٌ )« ﺣﺠﺮﺍﺕ 13 ( ﻳﻌﻨﻲ : ﺍﻯ ﻣﺮﺩﻡ! ﻣﺎ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻳﮏ ﻣﺮﺩ ﻭ ﺯﻥ ﺁﻓﺮﻳﺪﻳﻢ ﻭ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺗﻴﺮﻫﻬﺎ ﻭ ﻗﺒﻴﻠﻬﻬﺎ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻳﻢ ﺗﺎ ﻳﮑﺪﻳﮕﺮ ﺭﺍ ﺑﺸﻨﺎﺳﻴﺪ؛ ) ﺍﻳﻨﻬﺎ ﻣﻼﮎ ﺍﻣﺘﻴﺎﺯ ﻧﻴﺴﺖ،( ﮔﺮﺍﻣﻰ ﺗﺮﻳﻦ ﺷﻤﺎ ﻧﺰﺩ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﺎ ﺗﻘﻮﺍﺗﺮﻳﻦ ﺷﻤﺎﺳﺖ؛ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺩﺍﻧﺎ ﻭ ﺁﮔﺎﻩ ﺍﺳﺖ! ﻭ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺪﺍﻧﻴﻢ ﮐﻪ ﺍﻟﻠﻪ ﺗﻌﺎﻟﻲ ﻣﻲ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﻴﺎﺯﻣﺎﻳﺪ ﻭ ﻟﺬﺍ ﻫﺮﻳﮏ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻃﺮﻳﻘﻲ ﻣﻮﺭﺩ ﺁﺯﻣﺎﻳﺶ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﻲ ﺩﻫﺪ، ﺑﻌﺒﺎﺭﺗﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﺗﻌﺎﻟﻲ ﺑﻪ ﺟﻬﺖ ﺍﺑﺘﻼ ﻭ ﺁﺯﻣﺎﻳﺶ ﺑﻨﺪﮔﺎﻧﺶ، ﻫﺮﮐﺪﺍﻡ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺴﻴﺮﻱ ﻗﺮﺍر می دهد. وتوکل علی الحی الذی لا یموت...
ما را در سایت وتوکل علی الحی الذی لا یموت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مجاهد محمدی mojahed بازدید : 237 تاريخ : چهارشنبه 1 بهمن 1393 ساعت: 17:02